بهراد فندق کوچولوبهراد فندق کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

بهراد کوچولو

نوزده ماهگی بهرادم با تاخیرو بیست ماهگی+ خیلی خبر و عکس

1394/6/22 0:01
553 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق کوچولوی مامان

خوبی زندگیمniniweblog.com

نوزده ماهگیت مبارک باشه عزیز دل مامان و بابا البته با تاخیر طولانیییی و بیست ماهگیت مبارررررررکniniweblog.com

تو این چند وقت که نبودم خیلی اتفاق های مهم و خوب افتاده......

از وابستگیت بگم که بسسسسسیار زیادتر شده و تو این فکرم  یه دو ساعتی بزارمت مهد تا یه کم وابستگیت کمتر بشه. وقتی تنها تو خونه هستیم همش بهم میچسبی و دنبالم میای ولی جای دیگه که میریم اصلا" پیشم نمیای و سرگرم هستی!!!!niniweblog.com

چند وقتی بود که دوباره بد غذا شده بودی اصلا" صبحانه نمیخوری صورتت و برمیگردوندی و اصلا" دهنت باز نمیشد. به زور کمی شیر و کیک میخوردی یا کمی میوه. خدا رو شکر بهتر شدی.niniweblog.com

تخم مرغ اصلا" نمیخوری و منم کلک میزنم بهت و قاطی برنج بهت میدم که بخوری.رفتیم دکتر واسه چکاپ که شربت زینک نوشت واسه بد غذا شدنت.

توماه شهریور عروسی پسر عموی مامان بود و تمام مدت عروسی تو نق میزدی و همش بغل من بودی حتی بغل بابا بهزاد هم نمیرفتی. اصلا" نمیدونم عروسی چطور بود......niniweblog.com

خبر مهم اینکه بابایی و شوهر خاله ویدا با هم شریکی یه مغازه پوشاک زنانه باز کردن که کار دوم بابا بشه و دیگه بابا از صبح که میره شرکت بعد هم میره پاساژ و ساعت11 شب میاد خونه.

بعضی وقتها که خیلی بهونه بابایی رو میگیری میبرمت پاساژ و تا از پله ها میریم پایین بلند بلند بابایی رو صدا میزنی. قربون پسر باهوشم برم من.....niniweblog.com

خدا رو شکر که تو پیش من هستی و من همه وقتم با تو میگذره وگرنه از صبح تا شب تنها بودم و خیلی سخت بود.ولی پسر نازم بابا بهزاد واسه زندگی قشنگمون تلاش میکنه تا ما تو آسایش و راحتی باشیم.

بهزادم خیلی زیاد دوستت داریم.niniweblog.com

هر لحظه یه کار جدید میکنی و یه شیطونی جدید و منم با ذوق نگاهت میکنم. روزها کلی با هم بازی میکنیم. عصرها یا میریم پارک یا تو محوطه نزدیک خونمون سه چرخه بازی میکنی. البته بگم که بعضی وقتها سوار سه چرخه نمیشی و تو جلو راه میری و به من میگی سه چرخه رو پشت سرت بیارم....niniweblog.com

از حرف زدنت بگم که اول کلمه ها رو میگی و منظورت و میفهمونی.

29 شهریور اولین مسواک و خمیر دندون رو برات خریدم و هر شب با هم مسواک میزنیمniniweblog.com

باز کردن:با

رفتن:رف

دست:دس

پا:پا

چند وقت پیش که بارون میاومد شما اولین بار بود بارون و میدیدی و تا دیدی گفتی حم یعنی حموم.niniweblog.com

عشق مامان خیلی دوستت دارم

"عکسها رو به زودی میزارم قول میدم قول"

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (2)

پریسا
8 مهر 94 18:39
سلام شیواخانم وبلاگ فوق العاده زیبایی دارید. السا توی مسابقه عکاسی شرکت کرده... اگه به عکسش توی این سایت رای بدید ممنونتون میشم...♥ http://www.niniaxs.ir/index.php/mehr/9482-2015-09-29-21-11-09
شیوا مامان بهراد
پاسخ
سلام عزیزم. لطف دارید. چشم
مامان سونیا
9 آبان 94 22:54
الهی خاله فدات شه مامانی منتظر عکسای بهرادی هستمااااااااااااااااااااااازززززززوووودددددددد
شیوا مامان بهراد
پاسخ
خدا نکنه خاله جون مگه بهرادی میزاره من بیام پای کامپیوتر