سرماخوردگی بد...........

سلام ملوسک مامان

قربونت برم که چند روزه سرماخوردی . اونم چه سرماخوردگیه بد و سختی.

فکر کنم از خودم گرفته باشی ٰ؛معذرت میخوام مامان که باعث شدم مریض بشی. از شنبه شب کمی تو خواب سرفه میکردی و یکشنبه صبح دیدم تب کردی و سرفه هات بیشتر شدن.ظهر با مامان سیمین بردیمت دکتر که گفت سرماخوردی و دارو داد. حالت هی بدتر و بدتر میشد.....

دو شب همش تب داشتی و مامان بمیره که تو خوابت ناله میکردی.... یه سرفه هایی میکنی که دلم برات کبابه

تمام شب تا صبح بالا سرت بیدار بودم. بابایی هم خیلی ناراحت بود و مدام دمای بدنت و چک میکرد و دستمال خیس میزاشت روی بدنت. شب اول از شدت سرفه دو بار بالا آوردی....

فقط خدا میدونه چی به من گذشت.....

بهراد مامان که مدام از اینور به اونور میرفت و شیطونی میکرد همش دوست داشت بخوابه؛ یه کوچولو بازی میکردی و دوباره بیجون میومدی تو بغلم.فقط هم تو بغل مامان آروم بودی و بابا که میخواست بگیردت بیتابی میکردی.

امروز خدا رو شکر بهتری و کمی غذا خوردی و بازی کردی( آخه این چند روز اصلا غذا نمیخوردی و فقط شیر میخوردی که اونم با گرفتگی بینی که داشتی به سختی میتونستی بخوری.)سرفه میکنی ولی نه به شدت روزهای اول....

خدایا هیچ بچه ایی مریض نشه

خاله های مهربون بهراد جونم تو مسابقه عکس نوروز کوچولوی من در نی نی سایت شرکت کرده. خوشحال میشیم به بهراد جون رای بدید.

http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2015042215302067972